آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره

آرنیکا تمام نا تمام من

عشق یعنی چه؟

  عشق یعنی چه؟ تعدادى از متخصصان اين پرسش را از گروهى از بچه هاى ٤ تا ٨ ساله پرسيدند که: «عشق يعنى چه؟» پاسخ هايى که دريافت شد عميق‌تر و جامع‌تر از حدّ تصوّر هر کس بود. در اينجا بعضى از اين پاسخ را براى شما می‌آوريم: ... هنگامى که مادربزرگم آرتروز گرفت ديگر نمی توانست دولا شود و ناخنهاى پايش را لاک بزند. بنابراين، پدربزرگم هميشه اين کار را براى او می کرد، حتى وقتى دستهاى خودش هم آرتروز گرفت. اين يعنى عشق. (ربکا، ٨ ساله) وقتى يک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می کند متفاوت است. شما میدانيد که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بيلى، ٤ ساله) عشق هنگامى است که مامانم براى پدرم قهوه درس...
25 شهريور 1391

خاطرات زایمان برگرفته از دفتر خاطرات مامان آرنیکا

دخترم الان شما شانزده روزه هستی.نمی دونی چقدر زیبا و دوست داشتنی هستی هرکسی شما رو در روزهای ابتدایی تولددیده. میگه اولین نوزاد زیبایی هست که تا حالا دیده . ندخترم پنجم اردیبهشت سال ٩١ دیر از خواب بیدارشدم آخه کل شب رو بیدار بودم وبعد از نماز صبح کمی فرنی درست کردم و خوردم که هم صبحانهام بود و همبرای گلودرد وحشتناکی که داشتم .وقتی از خواب بیدار شدم همسری نبود رفتم حمام .وقتی حمام بودم مامانم و همسری آمده بودند مامان با عجله خانه را تمیز میکرد هردو نگران بودند .حس عجیبی داشتم ساعتی نمانده بود که ببینمت اما انگار وجودم برای این موضوع ناراحت بود از طرفی دیگه اولین بار بود قرار بود عمل بشم.وقتی رفتیم بیمارستان سریع به بخش زایمان رفتیم بعد ا...
25 شهريور 1391

بدون عنوان

دست هایم را دایره وار دور دلت حلقه می کنم عزیزکم! مبادا فکر کنی "داستان ِ اسارت" است. این حکایت را به "مراقبت" تعبیرش کن ...
24 شهريور 1391

بدون عنوان

دخترم امروز وبلاگت رو درست کردیم البته خاطراتت کل دوران بارداری و متولد شدنت رو در دفتر  خاطراتت تا الان نوشتم که انشاا.. در آینده در اینجا ثبت خواهم کرد .
23 شهريور 1391
1